۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

برگزاری فوروم حق آموزش در شهر اسکی شهیر ترکیه با حضور نمایندگان کمیته ی همبستگی کارگران ایران و ترکیه


برگزاری "فوروم حق آموزش" در شهر اسکی شهیر ترکیه
با حضور نمایندگان کمیته ی همبستگی کارگران ایران و ترکیه




در روز پانزدهم ژانویه در شهر اسکی شهیر ترکیه پلاتفرمی با عنوان فوروم حق آموزش توسط خانه ی خلق اسکی شهیر ، انجمن حقوق آموزش و معلمین در سالن مرکز فرهنگ "تاش باشی" انجام شد.

این فوروم با هدف بحث و گفتگو درمورد نقش نئولیبرالیسم در آموزش و راه حل برای این معضل در ساعت 14:00 با مدراتوری یکی از اعضای جوان خانه خلق بنام امره سوی آصلان با توضیحی درمورد بازاری کردن ، ارتجاعی کردن و عدم وجود امنیت شغلی در آموزش ترکیه آغاز شد.

"بازاری شدن آموزش"

اولین سخنرانی درمود بازاری شدن آموزش در ترکیه توسط یکی از اعضای انجمن حقوق آموزش بنام "نورالدین آل دمیر" انجام شد. آل دمیر با دادن یک سری آمارهای دقیق درمورد تعداد مدارس و وضعیت آموزش در ترکیه و تعداد معلمین و دانش آموزان مقاطع مختلف آغاز به سخنرانی کرد و درمورد وضعیت آموزش و چگونگی تبدیل شدن مدارس و آموزش در ترکیه به یک کالا توسط سرمایه داران و چگونگی خریدن آموزش، تبدیل شدنش به یک کالا و علل آن در بیست سال گذشته توضیحاتی داد. بودجه ای که برای آموزش در سال 2009 درنظر گرفته شده بود 27 میلیارد لیر، در سال 2010 این مبلغ به 28 میلیارد لیر افزایش یافت و در سال 2011 نیز قرار بر این شده که 3.68 از بودجه ی دولت برای آموزش در نظر گرفته شود و آل دمیر افزود خانواده ها با مخارجی که متحمل می شوند این رقم به 10% افزایش یافته است. مخصوصا در سال 1994 تا امروز تعداد دانش آموزان بیشتر شده در نتیجه​ی این احتیاج، مدرسه ، کلاس و معلم نیز به همان نسبت بیشتر شده و به جای اینکه دولت به این احتیاجات مردم رسیدگی کند تعداد آموزشگاههای خصوصی را از سال 1994 تا به امروز 285% بیشتر کرده است.

"ارتجاعی شدن آموزش"

درمورد ارتجاعی شدن آموزش خانم حمیده ییغیت نماینده ی مجلس عالی در کنفدراسیون زحمتکشان انقلابی سخنرانی نمود.

ایشان درمورد دروس مذهبی اجباری و دروس فلسفی که سانسور شده و همینطور درمورد دور شدن آموزش از علم صحبت نمود و در ادامه مقایسه ای درمورد وضعیت آموزش امروزی با پلاتفرمی که فتح الله گولن برگزار کرده بود ارائه داد و اثبات کرد تمامی بندهایی که در آن پلاتفرم تعیین شده را امروز حکومت ارتجاعی عدالت و توسعه انجام می دهد . همچنین توضیحاتی مبنی بر اینکه دروس دینی اجباری در شورای ملی آموزش ترکیه و همچنین این که به دانش آموزان دروسی تدریس شود که در مغز آن ها مسائلی مانند دادن صدقه، اطاعت از خدا و مرتجعین دینی فرو کنند تصویب شده توضیحاتی ارائه نمود. وی ادامه داد همچنان که در قرون وسطا توسط دین انسان ها را استثمار می کردند امروز نیز بورژوازی در برخی کشورها با سیاسی کردن دین قصد دارد انسان های آن کشورها را استثمار نموده و بدین ترتیب بر سرمایه و عمر خود بیافزاید .

"نا امنی آموزش در ترکیه"

خانم بتول اؤزتورک نماینده ی سندیکای آموزش در شهر بورسا درمورد ناامنی آموزش در ترکیه سخنرانی کرد .

ایشان سخنرانی اش را درمورد ناامنی برای معلمین در ترکیه آغاز نمود و ادامه داد در کشور ترکیه وضعیت معلمین بسیار بد است و رفته رفته این وضعیت بدتر می شود و هیچ گونه امنیت شغلی برای معلمین وجود ندارد.

اؤزتورک ادامه داد پروژه ی اشتغال معلمین در ترکیه امروز به یک معضل تبدیل شده و هیچ گونه امنیت شغلی برای معلمین وجود ندارد و برای رفع این معضل مبارزه ی معلمین در سطوح وسیع برای اعتراض و گرفتن حقوقشان است و سپس به ارائه ی توضیحاتی درمورد قرارداد موقت، استخدام ساعتی و شرایط استخدام موقت پرداخت. سپس با ارائه ی آمار دروغ بودن صحبت های وزیر آموزش را اثبات کرد و گفت حکومت حاکم دروغ می گوید که هیچ فرقی بین معلمین استخدامی و قرارداد موقت وجود ندارد!! حکومت سرمایه داران با توجه به خاصیت ها و قوانین شان همیشه با استثمار اقشار زحمتکش جامعه می خواهند بر سرمایه های خود بیافزایند و به خاطر این موضوع همواره سعی دارند با تبدیل قراردادهای دائمی به قراردادهای موقت حقوق و دستمزد و امکانات و مزایای کمتری به معلمین پرداخت کنند که این کاملا به نفع آن هاست.

به عنوان آخرین سخنران این فوروم یکی از معلمین قرارداد موقت به نام دوغان گونش سخن رانی کرد و چند خاطره از دوران تدریس اش برای حاضرین تعریف کرد و سپس به مسائل و مشکلاتی که معلمین قرارداد موقت با آن ها مواجه هستند صحبت هایی ارائه کرد. ایشان به مشکلات بسیاری که معلمین قرارداد موقت در ارتباط با مدیران مدارس و دانش آموزان با آن روبرو هستند توضیحاتی داد.

"کرسی حق آموزش"

بخش دوم فوروم با سخنرانی برخی از حاضرین در فوروم و همچنین نماینده ای از ایران انجام شد و ادامه یافت .

در این قسمت نیز برخی از معلمین قرارداد موقت و استخدام دائمی و همچنین دانشجویان و دانش آموزان سخنرانی کرده و تاکید آن ها بر مبارزه و ادامه دادن مبارزه در این راه بود و همچنین موضوع مهم مورد بحث این بود که پولی که دولت به زور از معلمین و اولیاء و دانش آموزان و دانشجویان به بهانه های مختلف می گیرد را غیر قانونی خوانده و اضافه کردند برای لغو این موضوع نیز باید مبارزه ای مستمر داشت. سپس یکی از فعالین دانشجویی درمورد آزمون ورودی دانشگاه و مشکلات آن صحبت کرد و اضافه کرد حکومت حاکم و سرمایه داران آزمون ورودی دانشگاه ها را به یک تجارت و دانشگاه ها را به محلی برای آموزش ارتجاع به دانشجویان تبدیل کرده اند و روز به روز از سطح آموزش کاسته و بر عقب ماندگی و بازاری شدن دانشگاه ها شدت می یابد و تا زمانی که این مسائل از میان نرود ما به مبارزه مان ادامه خواهیم داد.

در آخرین قسمت این سخنرانی، پیمان بشیری به نمایندگی از "کمیته همبستگی با کارگران ایران و ترکیه"( وابسته به گروه پروسه) یک سخنرانی انجام داد. همچنین ایشان مقایسه ای بین وضعیت آموزش در ترکیه و ایران ارائه داد و ادامه داد مشکلات آموزش در ایران و ترکیه بسیار شبیه به هم هستند و حکومت های ارتجاعی حاکم بر ایران و ترکیه یک مسیر را می پیمایند. این سخنرانی با توجه به این که شباهت سیستم آموزشی ایران و ترکیه را ارائه می کرد بسیار مورد توجه سخنرانان و حاضرین قرار گرفت و قرار بر این شد یک فوروم اختصاصی در مورد وضعیت آموزش ترکیه و ایران در آینده برگزار شود.

متن این سخنرانی را می توانید در زیر بخوانید:

برای بحث درباره ی مقوله ی آموزش در ایران ابتدا خودمان را به یک مقطع تاریخی محدود می کنیم. مقوله ی آموزش بعد از انقلاب 1979 دچار تغییرات عمیقی شد. در رژیم گذشته(پهلوی) شاه تلاش بسیاری کرد تا نهاد آموزش مدرن را پایه گذاری کند و از از دست روحانیت خارج کند. اگر چه با مخالفت های بسیاری از سوی روحانیت شیعه در ایران روبه رو شد اما در نهایت رژیم پهلوی توانست دانشگاه ها و مدارس مدرن را در ایران مستقر کرد. اما از آنجا آموزش مدرن بدون نتیجه نیست پس قدرت سیاسی دیکتاتوری شاه را با مشکل روبه رو ساخت. دانشجویان مهم ترین مخالفان رژیم شاه بودند و رژیم پهلوی با تناقض بزرگی روبه رو شد. شاه هم می خواست فیگور دولت مدرن و غربی را حفظ کند و هم نمی توانست مخالفت سیاسی را تحمل کند و هر نوع صدای مخالف را سرکوب می‌کرد و دانشجویان از مهم ترین اقشاری بودند که مورد سرکوب قرار گرفتند. در نهایت دانشجویان مهم ترین قشری بودند که باعث سرنگونی رژیم شاه شدند و نیروهای سیاسی مخالف ایرانی بیشترین اعضای خود را از میان دانشجویان جذب کردند.

بعد از تغییر رژیم سیاسی ایران در سال 1979 روحانیت با استفاده از فضای مذهبی ایران و همچنین با کمک غیر مستقیم نهادهای امنیتی غربی توانست قدرت را به دست آورد و همه‌ی رقبای سیاسی خود را از میان برداشت. بیش از 120هزار مخالف خود را اعدام کرد و بسیاری را شکنجه و زندانی کرد. روحانیت فهمیده بود که باید هم دانشگاه ها و مدارس و کلا نهاد آموزش را تحت کنترل خود در بیاورد و همچنین کارخانه ها را کنترل کند تا مثل رژیم شاه ضربه ای از این دو جا نخورد. در کارخانه ها انجمن های اسلامی کار را تشکیل داد تا جنبش کارگری را کنترل کند و در دانشگاه ها دفتر تحکیم حوزه و دانشگاه(انجمن های اسلامی) را شکل داد تا جنبش دانشجویی را کاملا به نفع خودش کنترل کند. دو سال همه ی دانشگاه ها را تعطیل کرد و به تصفیه ی اساتید دانشگاه و دانشجویان مخالف خود پرداخت و اسم کار خود را انقلاب فرهنگی گذاشت.

تا سال 1991 ایران درگیر جنگ با عراق بود و در این سال ها حکومت ایران کاملا فضای آموزشی را تحت کنترل خود داشت و مواد درسی دینی و مذهبی را اجباری کرد و همه ی دروس غیر مذهبی را از دستور کار دانشگاه ها خارج کرد. مثلا کُرسی مردم شناسی(انسان شناسی) حذف شد و رشته های علوم اجتماعی و علوم سیاسی کاملا سانسور و بی خاصیت شدند. دروس علوم انسانی در مدارس کاملا سانسور شدند و به جایش مواد درسی مذهبی جایگزین شد. بعد از آتش بس میان ایران و عراق و پایان جنگ، ایران از بانک جهانی وام گرفت و بدین ترتیب برنامه های اقتصادی بانک جهانی را نیز پذیرفت و دولت ایران مجری طرح های خصوصی سازی و نئولیبرالیستی بانک جهانی شد. اقتصاد ایران دچار تحول بزرگی شد که به دنبال آن کارگران مورد شدیدترین استثمارها قرار گرفتند. مدارس خصوصی تاسیس شد و بسیاری از کمک های دولتی به مدارس دولتی حذف شد. استانداردهای آموزش در ایران روز به روز عقب نشینی می کرد و بسیاری از مردمی که درآمد نسبتا بهتری داشتند برای آموزش بهتر فرزندان خود، آنان را به مدارس خصوصی فرستادند. استخدام معلمان هم محدود شد و تعداد زیادی را به صورت روز-مزدی استخدام کرد و به استخدام رسمی آنان تن نداد. برای جبران کمبود معلم، معلمان بازنشسته با حقوق های پایین تر و به صورت روز-مزدی دوباره به کار گرفته شدند و مسلم است که معلمان بازنشسته توان تدریس به صورتی مناسب را نداشتند. معلمان جوانی هم که به صورت روز-مزدی به کار گرفته شده بودند به علت اینکه آینده ی روشنی برای خود نمی دیدند انگیزه ای برای کار نداشتند و این لطمه ی بزرگی به آموزش دانش آموزان وارد کرد. به معلمان جوانی که به صورت قراردادی استخدام می شدند دستمزد بسیار پایینی داده می شد و بعد از 4الی6سال به آنان قول استخدام رسمی داده شده بود ولی در ده سال اخیر بسیاری از این گروه هم به دلایل مختلف اخراج شدند و همین مورد امنیت شغلی را بسیار برای معلمان جوان از بین برد. یکی از دلایل اخراج معلمان قراردادی جوان، گزینش مذهبی و سیاسی است که تا کنون ادامه دارد.

به دنبال سیاست های اقتصادی غلط دولت و جهت گیری نادرستش روز به روز وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران بدتر می شود و طی این سالیان همواره امنیت اقتصادی و اجتماعی دغدغه ی اصلی مردم ایران بوده است. نبود امنیت اقتصادی تاثیر مستقیمی بر تمایل دانش اموزان به ادامه ی آموزش گذاشته است. افت تحصیلی هر سال افزایش یافته و این افت در میان اقشار ضعیف تر اقتصادی شدیدتر است. دیگر داشتن تحصیلات عالی مساوی با دست یافتن به شغل نیست و بیکاری به طور گسترده ای افزایش یافته است و چنان پایدار شده است که انگیزه ی جوانان برای ادامه ی تحصیل بسیار ضعیف شده و فکر کار و نان بودن و قید تحصیل را زدن به یک گزینه ی جدی در زندگی جوانان اقشار ضعیف در ایران تبدیل شده است. اما تمایل عمومی دانش آموزان نیز به سمت رشته های تحصیلی فنی و حرفه ای افزایش یافته و از تمایل دانش آموزان برای تحصیل در رشته های نظری به شدت کاسته شده است. به خصوص با تجاری شدن کنکور در ایران و هزینه ی بالای آماده سازی دانش آموزان برای شرکت در امتحان ورود به دانشگاه، روز به روز اقشار کمتری در ایران فرصت ورود به دانشگاه دولتی را پیدا می کنند و با وجود هزینه ی بالای دانشگاه های خصوصی و آزاد در ایران روز به روز " آموزش" در ایران به امری به شدت طبقاتی تبدیل شده است که اقشار ضعیف جامعه از آن بی بهره هستند.

منبع گزارش خبری فوق:
http://www.halkevleri.org.tr/eskisehirde-egitim-hakki-forumu-gerceklestirildi



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر